تشکیل کلمه

نوع کلمه در کلمات پسونددار و پیشونددار

پیشوندها نوع کلمه‌ی واژه‌ی متصل‌شده را تغییر نمی‌دهند. از سوی دیگر، پسوندها این کار را انجام می‌دهند و به عنوان پسوندهای صفت/قید یا پسوندهای اسم/فعل تعریف می‌شوند.

پسوندها و پیشوندهای دستوری

  • -su: صفت‌های ملکی
  • -li: اسم‌ها را به صفت/قید تبدیل می‌کند (ـِ، مربوط به)
  • -mo: صفت‌ها را به قیدهای تغییردهنده‌ی صفت/قید تبدیل می‌کند
  • -ya: صفت‌ها را به اسم‌های انتزاعی تبدیل می‌کند
  • -gi: نشانگر گذرا
  • -cu: نشانگر ناگذر
  • be-: وجه مجهول
  • du-: اسم مصدر؛ وجه فعلی استمراری/عادتی

پیشوندها

  • aw-: غایب، دور
    • awidi - ترک کردن، دور شدن (idi - رفتنawglu - تا ته نوشیدن (glu - نوشیدنawpel - راندن (pel - راندن/هل دادن)
  • awto-: خود- (خودکار، به خودی خود) [awtomati - خودکار، awtonom - خودمختار]
    • awtosahigi - تصحیح خودکار (sahi - درست، صحیح؛ sahigi - تصحیح کردن)
  • dis-: پراکنده کردن، پخش کردن
    • disgibe - توزیع کردن (gibe - دادن)
  • eko-: اکو-
    • ekologi - بوم‌شناسی (logi - تخصص، رشتهekosistema - اکوسیستم (sistema - سیستم)
  • fin-: - پایانِ، تا انتها تمام کردن
    • findoxo - تا آخر خواندن (doxo - خواندنfinyam - تمام غذا را خوردن (yam - خوردن)
  • fron-: به جلو [fronta - پیشانی، جلو]
    • fronkadam - پیشرفت کردن، جلو رفتن (kadam - قدم)
  • ja-: بلافاصله مجاور [jara - همسایه]
    • jale - همین الان (داشت) (le - ذره‌ی فعل ماضیjaxa - در شرفِ (xa - ذره‌ی فعل مستقبلjaledin - دیروز (din - روزjaxadin - فردا (din - روز)
  • nen-: غیر-، نا-، بی-
    • nenmuhim - غیرمهم (muhim - مهمnenkompleto - ناقص (kompleto - کاملnenible - غیرممکن (ible - ممکنokonenible - نامرئی (oko - دیدنimanunenible - باورنکردنی (imanu - باور کردن)
  • pos-: مخالف [opos - مخالف]
    • possahay - مانع شدن (sahay - کمک کردنpossukses - شکست/شکست خوردن (sukses - موفقیتposdongwi - مخالفت کردن (dongwi - موافقت کردنposgami - طلاق گرفتن (gami - همسر/ازدواج کردن)
  • pre: اینجا/آنجا، حاضر (در مقابل دور، غایب)
    • preata - رسیدن (ata - آمدنpreporta - آوردن، بردن (porta - حمل کردن)
  • ri-: دوباره- (مجدد)
    • rieskri - بازنویسی کردن (eskri - نوشتنriadresu - ارسال کردن (adresu - آدرس دادنridoxo - دوباره خواندن (doxo - خواندن)
  • ru-: عقب-، باز- (به عقب) [ruke - پشت/عقب]
    • ruata - برگشتن، بازگشت (ata - آمدنruidi - برگشتن، بازگشت (idi - رفتنrugibe - پس دادن، برگرداندن (gibe - دادنruaksyon - واکنش/واکنش نشان دادن (aksyon - عمل/کنش)
  • xor-: شروعِ، آغازِ
    • xorsomno - به خواب رفتن (somno - خوابxoraham - فهمیدن، پی بردن (aham - فهمیدن)

پسوندهای صفت/قید

  • -do: در حالت غیرفعالِ (اسم‌ها را به صفت‌های غیرفعال تبدیل می‌کند)
    • kasirudo - شکسته (kasiru - شکستنklosido - بسته (klosi - بستنestodo - متوقف شده (esto - توقف)
  • -ne: در فرآیند فعالِ (فعل‌ها را به صفت‌های فعال تبدیل می‌کند)
    • somnone - خوابیده (somno - خوابinteresne - جالب (interes - علاقهamusane - سرگرم‌کننده، مفرح (amusa - سرگرم کردن)
  • -ple: چندین
    • duaple - دو برابر (dua - دوtigaple - سه برابر (tiga - سهcareple - چهار برابر (care - چهار)
  • -yum: اعداد ترتیبی
    • unyum - اول (un - یکduayum - دوم (dua - دوtigayum - سوم (tiga - سه)

پسوندهای اسمی

  • -gon: -ضلعی (شکل هندسی) [gona - زاویه]
    • tigagon - مثلث (tiga - سهlimagon - پنج ضلعی (lima - پنجocogon - هشت ضلعی (oco - هشتortogon - مستطیل (orto - قائم)
  • -ina: -ین
    • kafeina - کافئین (kafe - قهوه)
  • -je: درجه [daraje - درجه، سطح]
    • dayje - اندازه (day - بزرگvelosije - سرعت (velosi - سریعtelije - فاصله (teli - دورlaoje - سن (lao - پیرtermoje - دما (termo - گرماgaoje - ارتفاع (gao - بلند/بالا)
  • -sa: زبان؛ صدای حیوانات [basa - زبان]
    • Globasa - گلوباسا (globa - جهانEnglisa - انگلیسی (Engli - انگلستانEspanisa - اسپانیایی (Espani - اسپانیا)
    • bwawsa - پارس (bwaw - سگmyawsa - میو (myaw - گربهumasa - شيهه (uma - اسبsingasa - غرش (singa - شیر)

کلمات کاربردی به عنوان شبه‌پیشوند در کلمات مرکب

  • anti: ضد، پاد-، آنتی-
    • antidokya - پادزهر (dokya - زهرantijento - مبارزه کردن با (jento - مبارزهantiaksyon - خنثی کردن (aksyon - عمل/کنش)
  • bax: زیر-، نایب-
    • baxgeoli - زیرزمینی (geo - زمینbaxpresidiyen - معاون رئیس جمهور (presidiyen - رئیس جمهور)
  • pas: از میان
    • pasdoxo - تا آخر خواندن (doxo - خواندنpasjiwa - زندگی کردن (jiwa - زندگی/زیستنpaspasa - عبور کردن، گذشتن (pasa - عبور)
  • ex: بیرون
    • exidi - خروج (idi - رفتنexporta - صادر کردن (porta - حمل کردنexnasyonli - خارجی (nasyon - ملت)
  • in: درون
    • inidi - وارد شدن (idi - رفتنinporta - وارد کردن (porta - حمل کردنinhare - شامل بودن (hare - داشتن)
  • infra: فرو-، هیپو-
    • infratermo - هیپوترمی (termo - گرماinfraroso - مادون قرمز (roso - قرمزinfraidi - پایین آمدن (idi - رفتن)
  • intre: بین-، میان-
    • intrenasyonli - بین‌المللی (nasyon - ملتintrepala - گفتگو (pala - صحبت کردن، گفتگو کردنintreaksyon - تعامل/تعامل کردن (aksyon - عمل/کنشintrediskusi - گفتگو (diskusi - بحث/بحث کردن)
  • le: گذشته
    • lefe - قبل (fe - درlegami - همسر سابق (gami - همسرlepresidiyen - رئیس‌جمهور سابق (presidi - ریاست کردن)
  • lefe: پیش-، جلو-
    • lefeoko - پیش‌بینی کردن (oko - دیدنlefeloga - پیشگویی کردن (loga - گفتن)
  • moy: هر، همه
    • moyabil - قادر مطلق (abil - تواناmoydinli - روزانه، هر روز (din - روز)
  • of: از (مالِ)، کسرها
    • offolo - وابسته بودن به (folo - پیروی کردنun ofdua - نصف، یک از دو (dua - دو)
  • se: خود-
    • semorgi - خودکشی (morgi - کشتنsebawe - دفاع شخصی (bawe - دفاع)
  • supra: بالا، فوق-، هایپر-
    • suprarealsim - فوق واقع‌گرایانه (real - واقعی; realsim - واقع‌گرایانهsupraidi - بالا رفتن (idi - رفتن)
  • ton: با هم، هم-
    • tonaksyon - همکاری کردن (aksyon - عمل/کنشtonergo - همکاری (ergo - کار)
  • tras: از طریق، ترانس-
    • trasporta - حمل و نقل/حمل و نقل کردن (porta - حمل کردن)
  • ultra: فراتر
    • ultrajiwa - زنده ماندن (jiwa - زندگیultranaturali - فراطبیعی (natura - طبیعتultrapasa - پیشی گرفتن (pasa - عبور کردن)
  • xa: آینده
    • xafe - بعد (fe - در)
  • xafe: پس-
    • xafeplasi - به تعویق انداختن (plasi - قرار دادنxafemorculi (ترجیحاً به صورت مختصرتر به عنوان یک عبارت حرف اضافه‌ای بیان می‌شود - xafe morcu) - پس از مرگ، بعد از فوت (morcu - مرگxafexengili (ترجیحاً به صورت مختصرتر به عنوان یک عبارت حرف اضافه‌ای بیان می‌شود - xafe xengi) - پس از زایمان (xen - متولد؛ xengi - زایمان کردن)

کلمات اسم/فعل به عنوان شبه‌پیشوند در کلمات مرکب

  • gami: همسر، ازدواج کردن؛ در ترکیبات: خویشاوند سببی
    • gamisodar - برادر زن/شوهر، خواهر زن/شوهر (sodar - خواهر و برادرgamiatre - والدین همسر (atre - والد)
  • hawa: هوا؛ در ترکیبات: هوا-
    • hawanavi - هواپیما (navi - کشتی)

کلمات صفت/قید به عنوان شبه‌پیشوند در کلمات مرکب

بسیاری از صفت‌ها/قیدها ممکن است برای ایجاد ترکیبات استفاده شوند. لیست زیر شامل رایج‌ترین صفت‌ها/قیدهای مورد استفاده در ترکیبات است.

  • bon: خوب؛ در ترکیبات: خوب-، از نظر عینی یا اخلاقی خوب
    • bonata - خوش آمد گویی (ata - آمدنbonxanse - موفق باشید (xanse - شانس، بختbonlexi - حسن تعبیر (lexi - کلمهbonmorcu - مرگ آسان (morcu - مرگbonoko - مشاهده کردن، تماشا کردن (oko - چشم/دیدن/نگاه کردنbonore - گوش دادن (ore - گوش/شنیدن)
  • bur: بد؛ در ترکیبات: بد-، از نظر عینی یا اخلاقی بد
    • burnini - بچه ی بد (nini - بچهbursolo - تنها (solo - تنهاburlexi - ناسزا (lexi - کلمه)
  • colo: زشت؛ در ترکیبات: زشت-
    • coloeskri - خرچنگ قورباغه نوشتن (eskri - نوشتن)
  • cuyo: اصلی، رئیس، اولیه؛ در ترکیبات: اصلی، رئیس، اولیه، استاد، ارشد-
    • cuyodolo - خیابان اصلی (dolo - خیابانcuyoyawxe - شاه کلید (yawxe - کلید)
  • day: بزرگ؛ در ترکیبات: بزرگ-
    • daybon - عالی، خوب، محشر (bon - خوبdayday - عظیم، غول پیکر (day - بزرگdaylil - ریز (lil - کوچکdayxaher - کلان شهر (xaher - شهرک، شهرdaybaytu - عمارت (baytu - خانه)
  • fem: مونث
    • femgami - زن (همسر) (gami - همسرfemnini - دختر (nini - بچه/کودکfemixu - زن (ixu - بزرگسال، مرد/زنfemwangu - ملکه (wangu - پادشاه، شاه/ملکه)
  • godo: - بیش از حد، بیش از اندازه، خیلی زیاد؛ در ترکیبات: خیلی-
    • godojaldi - زودرس (jaldi - زود)
  • juni: جوان؛ در ترکیبات: فرزند
    • junibwaw - توله سگ (bwaw - سگjunimyaw - بچه گربه (myaw - گربهjunisinga - توله شیر (singa - شیرjuninini - نوزاد، نوپا (nini - بچه، کودک)
  • kwasi: به نظر رسیدن؛ در ترکیبات: شبه-، ناتنی-
    • kwasisodar - برادر ناتنی، خواهر ناتنی (sodar - خواهر و برادر)
  • lama: باستانی [ مخالف neo]
    • lamahistori - تاریخ باستان (histori - تاریخ)
  • lao: پیر [مخالف juni]
    • laoatre - جد، نیا (atre - والدlaonini - نوجوان (nini - بچه، کودکlaodaypatre/laodaypapa - جد بزرگ/بابابزرگ بزرگ (daypatre - پدربزرگ؛ daypapa - بابابزرگ)
  • lil: کوچک؛ در ترکیبات: کوچک-
    • lilhaha - پوزخند زدن (haha - خندیدنlilbaytu - کلبه، خانه ییلاقی (baytu - خانهlilnahir - نهر (nahir - رودخانه)
  • mal: اشتباه؛ در ترکیبات: بد-
    • malaham - بد فهمیدن (aham - فهمیدنmalhesabu - اشتباه شمردن (hesabu - شمردن)
  • man: مذکر
    • mangami - شوهر (gami - همسرmannini - پسر (nini - بچه/کودکmanixu - مرد (ixu - بزرگسال، مرد/زنmanwangu - شاه (wangu - پادشاه، شاه/ملکه)
  • meli: زیبا، قشنگ
    • melieskri - خطاطی (eskri - نوشتن)
  • midi: وسط؛ در ترکیبات: میان-
    • midinuru - ظهر (nuru - روزmidinoce - نیمه شب (noce - شبmididay - متوسط
  • neo: جدید؛ در ترکیبات: نو-، نئو-
    • neoklasiko - نئوکلاسیک (klasiko - کلاسیک)
  • semi: تقریبا، تا حدی، نیمه-؛ در ترکیبات: نیم-؛ -مانند
    • semisodar - خواهر/برادر ناتنی (sodar - خواهر و برادرsemikijawi - مایل به سبز (kijawi - سبزseminudi - نیمه برهنه (nudi - برهنه)

اعداد به عنوان شبه‌پیشوند در کلمات مرکب

اعداد نیز ممکن است برای ایجاد ترکیبات استفاده شوند.

  • unbasayen - تک زبانه (basa - زبان)
  • duacalun - دوچرخه (calun - چرخ)

کلمات صفت/قید به عنوان شبه‌پشوند در کلمات مرکب

  • abil: توانستن، قادر؛ در ترکیبات: -مند
    • kreaabil - خلاق (krea - خلق کردنokonenabil - کور (oko - دیدن)
  • bimar: بیمار، مریض
    • sikobimar - بیمار روانی (siko - ذهن)
  • bon: خوب
    • xetocubon - خوشمزه (xetocu - مزهxansebon - خوش شانس، خوشبخت (xanse - شانس)
  • bur: بد
    • xansebur - بدشانس، بدبخت (xanse - شانس)
  • ible: ممکن؛ در ترکیبات -پذیر
    • yamible - خوردنی (yam - خوردنdoxoible - خوانا (doxo - خواندنokoible - قابل مشاهده (oko - دیدن)
  • fil: متمایل به، مستعد
    • ergofil - کوشا، سخت کوش (ergo - کارfobifil - ترسو (fobi - ترسdinifil - مذهبی (dini - دین)
  • kal: خالی؛ در ترکیبات: -بدون
    • legakal - غیرقانونی، بدون قانون (lega - قانونergokal - بیکار (ergo - کارpesakal - فقیر (pesa - پولluminkal - تاریک (lumin - نور)
  • kolordo (kolor-do): سایه، رنگی (همچنین ببینید -sim.)
    • asmankolordo - آبی آسمانی (asman - آسمان)
  • laye: لایق
    • xinloylaye - قابل اعتماد (xinloy - اعتمادmemorilaye - به یاد ماندنی (memori - حافظه/به یاد آوردنdoxolaye - ارزش خواندن (doxo - خواندن)
  • musi: باید، مجبور بودن؛ در ترکیبات: (فعال) باید؛ (مجهول) باید -، امری
    • فعال: triunfamusi - کسی که باید پیروز شود (triunfa - پیروز شدن/پیروزی)
    • مجهول: beokomusi - باید دیده شود (oko - دیدن; beoko - دیده شدن)
  • peldo (pel-do): رانده شده
    • somnopeldo - خواب آلود (somno - خوابyampeldo - گرسنه (yam - خوردن)
  • pul: پر؛ در ترکیبات: -ناک
    • kimapul - گران، پرهزینه (kima - قیمتjuipul - دقیق، مواظب (jui - توجهbrilapul - براق (brila - درخشیدنpesapul - ثروتمند (pesa - پولhataripul - خطرناک (hatari - خطرlegapul - قانونی (lega - قانونbawlupul - خشن (bawlu - خشونت)
  • sim: شبیه؛ در ترکیبات: -مانند، -گون، سایه رنگ
    • dostesim - دوستانه (doste - دوستninisim - بچگانه (nini - بچهdahabusim - طلایی (dahabu - طلاrealsim - واقع گرایانه (real - واقعی)

اسم‌ها به عنوان شبه‌پشوند در کلمات مرکب

  • bol: توپ
    • pedabol - فوتبال (peda - پاbasketobol - بسکتبال (basketo - سبد)
  • din: روز
    • Soladin - یکشنبه (Sola - خورشید زمینLunadin - دوشنبه (Luna - ماه زمینMarihidin - سه شنبه (Marihi - مریخBududin - چهارشنبه (Budu - عطاردMuxtaridin - پنجشنبه (Muxtari - مشتریZuhuradin - جمعه (Zuhura - زهرهXanidin - شنبه (Xani - زحلKristodin - کریس (Kristo - Chirstxencudin - birthday (xencu - birth)
  • dom: مکان
    • kitabudom - کتابخانه (kitabu - کتابmehmandom - مهمانسرا (mehman - مهمانdinidom - کلیسا، معبد (dini - دین)
  • doku: سند
    • pasadoku - گذرنامه (pasa - عبورxencudoku - شناسنامه (xen - متولد، xencu - تولد)
  • dukan: فروشگاه
    • kitabudukan - کتابفروشی (kitabu - کتابyamdukan - خواربار فروشی (yam - غذا)
  • ente: عامل بی‌جان
    • medisente - دارو، دوا (medis - داروantigutonente - مسکن، ضد درد (guton - درد)
  • fon: -تلفن، ابزار صوتی
    • telifon - تلفن (teli - دورinfon - میکروفون (in - درexfon - بلندگو (ex - بیرونorefon - هدفون (ore - گوشradyofon - فرستنده رادیویی (radyo - رادیو)
  • hole: غلاف، نگهدارنده
    • xamahole - شمعدان (xama - شمعpamtulhole - جلد اسلحه (pamtul - اسلحه)
  • grafi: ضبط؛ در ترکیبات؛ ضبط، -گرافی
    • jiwagrafi - زندگینامه (jiwa - زندگیradyagrafi - تصویر اشعه ایکس (radya - اشعهteligrafi - تلگرام (teli - دور)
  • ismo: -ایسم
    • kapitalismo - سرمایه‌داری (kapital - سرمایهkomunismo - کمونیسم (komun - اشتراکیBudaismo - بودیسم (Buda - بودا)
  • ista: -ایست (معنا محدود به پیرو -ایسم)
    • kapitalista - سرمایه‌دار (kapital - سرمایهkomunista - کمونیست (komun - اشتراکیBudaista - بودایی (Buda - بودا)
  • itis: التهاب (-ایتیس)
    • artroitis - ورم مفاصل (artro - مفصلmogeitis - التهاب مغز (moge - مغز)
  • kaxa: ظرف
    • anjenkaxa - گاوصندوق (anjen - امنbezekaxa - کندوی عسل (beze - زنبور عسل)
  • kamer: اتاق
    • banyokamer - حمام (banyo - حمامsomnokamer - اتاق خواب (somno - خوابdarsukamer - کلاس درس (darsu - درس، کلاس)
  • kef: رئیس، رهبر
    • navikef - ناخدا (nave - کشتیxaherkef - شهردار (xaher - شهر)
  • krasi: حکومت
    • demokrasi - دموکراسی (demo - مردم، عموم)
  • kumax: (تکه) پارچه
    • mesakumax - رومیزی (mesa - میزnasakumax - دستمال (nasa - بینیmuntekumax - دستمال سفره (munte - دهان)
  • lari: گروه جمعی
    • insanlari - بشریت (insan - انسانdarsulari - دوره (darsu - درس/کلاسmumulari - گله گاو (mumu - گاو نر/گاو، گاوlexilari - واژگان (lexi - کلمهmenalari - فرهنگ لغت (mena - معنی، تعریفnavilari - ناوگان کشتی‌ها (navi - کشتیyumawlari - پر و بال (yumaw - پر)
  • lexi: کلمه
    • namelexi - اسم (name - نامfalelexi - فعل (fale - انجام دادنsifalexi - صفت (sifa - ویژگیmanerlexi - قید (maner - حالت)
  • logi: تخصص، مطالعه‌یِ
    • biologi - زیست‌شناسی (bio - زندگی/موجودات زندهsikologi - روانشناسی (siko - ذهن)
  • maso: گوشت
    • mumumaso - گوشت گاو (mumu - گاو نر/گاو، گاوkukumaso - گوشت مرغ (kuku - مرغ/خروسswinimaso - گوشت خوک (swini - خوک، گرازmahimaso - ماهی (mahi - ماهی)
  • medis: پزشکی (حرفه)
    • dentamedis - دندانپزشکی (denta - دندانsikomedis - روانپزشکی (siko - ذهنhewanmedis - دامپزشکی (hewan - حیوانninimedis - پزشکی اطفال (nini - کودکpifumedis - پوست‌پزشکی (pifu - پوست)
  • meter: وسیله اندازه‌گیری
    • termometer - دماسنج (termo - گرماsatumeter - ساعت، ساعت مچی (satu - ساعت)
  • mon: عنصر یا بخشی از یک کل
    • talujimon - دانه برف (taluji - برفwatumon - نقطه (watu - زمانatexmon - شعله (atex - آتش)
  • mosem: فصل
    • bardimosem - زمستان (bardi - سردbijamosem - بهار (bija - بذر/کاشتنtermomosem - تابستان (termo - گرماxuhamosem - پاییز (xuha - درو کردن/محصول)
  • osis: آسیب شناسی
    • sikoosis - روان‌پریشی (siko - ذهن)
  • pel: محرک (بیرونی)، هل دادن؛ باعث خواستن (چیزی) شدن
    • seksopel - جذابیت جنسی (sekso - رابطه جنسیjixipel - باعث تعجب (کسی) شدن
  • tim: تیم؛ در ترکیبات: تیم، بدنه
    • asosyatim - انجمن (asosya - شریک شدنkomuntim - جامعه (komun - اشتراکیorganisatim - سازمان (organisa - سازماندهی کردنjangetim - ارتش (jange - جنگkrasitim - دولت (krasi - حکومت/حکومت کردنergotim - کارکنان (ergo - کارoretim - حضار (ore - گوش/شنیدن)
  • tora: ماشین، دستگاه، ابزار؛ در ترکیبات: -کننده، ماشین، دستگاه، ابزار
    • komputatora - کامپیوتر (komputa - محاسبه کردنliftitora - آسانسور، بالابر (lifti - بلند کردنwoxatora - ماشین لباسشویی (woxa - شستنtayputora - ماشین تحریر (taypu - تایپ کردن)
  • tul: ابزار
    • eskritul - وسیله‌ی نوشتن (eskri - نوشتنkatatul - چاقو (kata - بریدنyuxitul - اسباب بازی (yuxi - بازی/بازی کردن)
  • xey: چیز، شیء؛ در ترکیبات: چیز، شیء، ماده
    • yamxey - غذا (yam - وعده غذایی، خوردنkreaxey - (یک) آفرینش/مخلوق (krea - خلق کردنkostruixey - ساختمان (kostrui - ساختن)
  • yen: موجود (هر موجود زنده یا شیء شخصیت‌پردازی‌شده)؛ در ترکیبات: -گر، -کار، -مند
    • ریشه‌های اسم/فعل: estudiyen - دانش‌آموز، دانشجو (estudi - مطالعه کردنdanseyen - رقصنده (danse - رقصیدنmedisyen - پزشک (medis - درمان کردن، داروarteyen - هنرمند (arte - هنرalimyen - معلم (alim - یاد دادنpolisiyen - افسر پلیس (polisi - پلیسlegayen - وکیل/دادستان (lega - قانونpoemayen - شاعر (poema - شعر)
    • ریشه‌های صفت: juniyen - مرد/زن جوان، دختر/پسر (juni - جوان)
    • ملیت‌ها: Italiyen - ایتالیایی (Itali - ایتالیاMexikoyen - مکزیکی (Mexiko - مکزیک)
    • پزشکان: dentamedisyen - دندانپزشک (denta - دندانsikomedisyen - روانپزشک (siko - ذهنhewanmedisyen - دامپزشک (hewan - حیوانninimedisyen - متخصص اطفال (nini - کودکpifumedisyen - متخصص پوست (pifu - پوست)

سایر ترکیبات با کلمات محتوایی

اسم‌ها و صفت‌هایی که در بالا به عنوان شبه‌پسوند ذکر شدند، رایج‌ترین کلمات محتوایی هستند که در کلمات مرکب ظاهر می‌شوند. با این حال، این فهرست جامع نیست، زیرا از هر کلمه محتوایی می‌توان آزادانه برای استخراج کلمات مرکب استفاده کرد. می‌توان به صورت اختیاری یک خط فاصله برای جدا کردن دو تکواژ در هر کلمه مرکب اضافه کرد. با این حال، پیشنهاد می‌شود که به عنوان یک قاعده کلی، از خط فاصله فقط برای جدا کردن تکواژهایی استفاده شود که کمتر در ترکیبات استفاده می‌شوند، مانند آن‌هایی که در کلمات زیر وجود دارند.

rukebao یا ruke-bao - کوله پشتی
familname یا famil-name - نام خانوادگی
kosmonaviyen یا kosmo-naviyen - فضانورد
mobilxuliyen یا mobil-xuliyen - مکانیک

ترکیبات اسم خاص

اسم‌های خاص نیز می‌توانند برای ایجاد ترکیبات به هم متصل شوند. آن‌ها ممکن است به یکی از سه روش زیر نوشته شوند.

Ceskieslovaki یا CeskiEslovaki یا Ceski-Eslovaki - چکسلواکی
Serbihervatskasa یا SerbiHervatskasa یا Serbi-Hervatskasa - صربی-کرواتی
Kinsasakongo یا KinsasaKongo یا Kinsasa-Kongo - کنگو-کینشاسا

به همین ترتیب، اسم‌های خاص با utara، sude، dongu، garebi و centro نیز می‌توانند به یکی از سه روش زیر نوشته شوند.

Sudekorea یا SudeKorea یا Sude-Korea - کره جنوبی

اسم‌های خاص با ji نیز می‌توانند به صورت جایگزین به شرح زیر به هم متصل شوند.

Antigwa ji Barbuda یا AntigwaBarbuda یا Antigwa-Barbuda - آنتیگوا و باربودا

ترکیبات مشتق شده‌ای که از دو اسم خاص مجزا تشکیل شده‌اند باید با خط فاصله یا خط تیره به هم متصل شوند.

Mexiko-Usali byen - مرز مکزیک-ایالات متحده

ترکیبات اسمی توصیفی

ترکیبات اسمی مانند موارد فوق را می‌توان به سادگی با افزودن پسوند -li به صفت تبدیل کرد.

xencudinli hadya - هدیه تولد

از طرف دیگر، کلمه توصیفی ممکن است در یک عبارت حرف اضافه‌ای با fe به عنوان معادل -li استفاده شود. در واقع، این روش زمانی ترجیح داده می‌شود که کلمه مرکب قبلاً از سه یا تکواژ بیشتر تشکیل شده باشد، مانند xencudin (xen-cu-din).

hadya fe xencudin - هدیه تولد (به معنای واقعی کلمه، هدیه ی تولد)

این روش به ویژه برای تشکیل عبارات اسمی توصیفی پیچیده‌تر مفید است:

maydoyen fe hadya fe xencudin - فروشنده هدیه تولد (به معنای واقعی کلمه، فروشنده ی هدایای تولد)

صفت‌های مفعول-فعل

صفت‌های مفعول-فعل، صفت‌هایی هستند که از دو اسم (مفعول و فعل) به علاوه یک پسوند صفت تشکیل شده‌اند.

mogeyamne ameba - آمیب مغزخوار
fikirprovokane idey - ایده ی تفکر برانگیز